♥ღlove kissღ♥
ღ♥@@@ღنفس های بی هدفღ@@@♥ღ
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:, توسط ♥ღپیمانღ♥ |

مي گويند:

همانگونه كه لحظه آشنايي ساده و شيرين است

لحظه وداع تلخ و غم انگيز است.

مدتها انديشيدم كه چگونه لحظه آشنايي مي تواند شاد باشد.

مي دانستم لحظه وداع تلخ است اما تلخي آنرا نچشيده بودم،

اما، اما آنروز هر دو را باهم احساس كردم.

در تو نگريستم، نگاهت با اوايل فرق داشت.

هنگامي كه از كنارم گذشتي بي اختيار زمزمه كردم:

چه راست گفته اند زيرا توانستي در يك لحظه شيرين بودن آشنايي و تلخي وداع را يكجا به من بنماياني.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:, توسط ♥ღپیمانღ♥ |

با خود عهد كردم فراموشت كنم

نفس هــــــــــايم را حبس كردم

پــرده اي سياه به يادت آويختم

زنـــــــــــدگي را فراموش كردم

شـــــــــــــايد فراموشت كنم. . .

خـــــــــــاطراتت را آتش زدم

به عشــــــــق نفرين كردم

رويــايــــــــــت را نـابـاورانه

به دورتــــــــــــرها ريختم

تـــا آسمان كابوســــها

پــــــــــــــــــــرواز كردم

شايد فراموشت كنم

اما . . .


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:, توسط ♥ღپیمانღ♥ |

ميروم از شهر تـو آخـر دگــــر عشقي نمانده
يادتو چون يادگار زخمي به قلب من نشانده
گـــم شدن در عشق بيهوده تو ديوانگي بود
اي دلِ تنـــــــها نديدي دشمن تو خانگي بود

عمري من شب زنده دار قصه عشق تو بودم
صــــــــدترانه عاشقانه از تو وعشقت سرودم
بعد از اين اي بي وفـــا عمر وفاي من گذشته
قصر روياهــــاي من در سينه ام ويرانه گشته



نه دگر با تو بسازم
نه به آه تـو بسوزم

نه دگر نگاه غمگين به گذرگاهت بدوزم



نه دگر يادت كنم من
نه سراغت را بگـيرم
نه دگر اشكـي بريزم
نه زخــــنجرت بميرم

ميگذارم پشت ســـــر افسانه ات را اي غريبه
آن نـــگاه عاشقانه در دو چشـــــــــم تو فريبه
مي روم از روزگارت چون گذشــته ها گذشته
دستِ سرنوشت سرانجامي دگر برما نوشتهميروم از شهر تـو آخـر دگــــر عشقي نمانده
يادتو چون يادگار زخمي به قلب من نشانده
گـــم شدن در عشق بيهوده تو ديوانگي بود
اي دلِ تنـــــــها نديدي دشمن تو خانگي بود

عمري من شب زنده دار قصه عشق تو بودم
صــــــــدترانه عاشقانه از تو وعشقت سرودم
بعد از اين اي بي وفـــا عمر وفاي من گذشته
قصر روياهــــاي من در سينه ام ويرانه گشته



نه دگر با تو بسازم
نه به آه تـو بسوزم

نه دگر نگاه غمگين به گذرگاهت بدوزم



نه دگر يادت كنم من
نه سراغت را بگـيرم
نه دگر اشكـي بريزم
نه زخــــنجرت بميرم

ميگذارم پشت ســـــر افسانه ات را اي غريبه
آن نـــگاه عاشقانه در دو چشـــــــــم تو فريبه
مي روم از روزگارت چون گذشــته ها گذشته
دستِ سرنوشت سرانجامي دگر برما نوشته

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 خرداد 1391برچسب:, توسط ♥ღپیمانღ♥ |

 

اگر احلام و روياهاي شيرين محبت، از ميان سايه هاي حزن انگيز حقايق خشك و بيروح زندگي سربرنياورند، و اگر انوار آسماني عشق لطائف انديشه و خيال را بجهان پرآشوب و نازيباي ما نكشانند، كدام پرتو مقدس دلهاي افسرده و خاموش ما را گرم و فروزان خواهد ساخت و كدام دلي ياراي طپيدن و زنده ماندن را خواهد داشت؟...
كيست كه بي روشني عشق و آرزو زندگي كند؟
اگر دلها به ياد يكديگر نلرزند، اگر لبها به روي يكديگر نلغزند، اگر دستهايكديگر را نفشارند، اگر چشمها از شوق وصال نمناك نگردند، اگر رويا و خيال محبت ما را فراموش كنند و بالاخره اگر شور و جذبه و دلباختگي دلهاي خسته ما را تنها گذارند شعله هاي زندگاني خاموش مي شوند و پرده هاي رنگارنگ هستي تاريك و ناپديد مي گردند.
اگر نسيم جانفزاي آرزو تخم محبت را در قلوب بينواي ما پراكنده نسازد زندگانيهاي ما برباد خواهند رفت.
اگر عشق از دل ما بگريزد، جان نيز از كالبد ما ميگريزد، اگر عشق از جهان رخت بربندد كانونهاي درخشان هستي سرد و خاموش ميشوند...
آشيانه اي كه از محبت خالي مي گردد، ويرانه نكبت بار و ظلماني مي شود، هرگز در جهاني كه از نعمت ديدارهاي شوق انگيز، زمزمه هاي دلفريب و راز و نيازهاي ابدي عشق و پاكبازي محروم مانده است، از زندگاني و حيات، اثري نتوان يافت...
پس بيائيد تا يكديگر را دوست بداريم...
بيائيد تا دلهايمان را به مهر و محبت هاي آسماني بسپاريم، زيرا گذشته از همه چيز زندگي سواي عشق، حقيقت زيبائي ندارد تا در پي آن رويم و بدان دل خوش سازيم.
زيرا آنكس كه به قلبش هماي عشق راه نيافته مجسمه بي روح و بي ارزشي است كه از وجود خويش لذت نميرد و هرگاه به حقايق حيات خود بنگرد بناگاه متوجه حقيقت تلخي خواهد شد بدين معني كه در ميابد چيزي در زندگي كسر دارد و آن عشق است.
راستي اگر عشق نبود چگونه اين عمر دور و دراز را طي مي كرديم؟
براي چه بر مي خاستيم و براي كه مي نشستيم و بار اين زندگي يكنواخت و طولاني را چگونه به تنهائي بدوش مي كشيديم؟؟؟

((عشق مدار زندگي و شيرازه اميد و آرزوست،
عشق زندگي است و ما زنده ايم.))


نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

دلم خوش بود تقدیرم به دست تو رقم خورده

کسی جز دست نا اهلان دل ما را نیازرده

دلم خوش بود با عشقت غم دنیا حریفم نیست

شنیدم عاقبت گفتی که عاشق مثل من کم نیست . . .

گفتی دوست دارم! گفتم به اندازه چی؟ گفتی به اندازه اسمان

گفتم: به وسعت همان؟ گفتی: دریا

گفتم: به عمق همین؟ گفتی به عمق دلم که بزرگتر از هر دریایی است.

حالا که مدت ها گذشته می بینم دلت واقعا عمق دارد چون چند نفر دیگه هم بعد از من امده اند و هنوز هم جا دارد.

 

اونیکه میگفت جونش به جونت بنده ، حالا داره به گریه هات میخنده

اونی که می گفت بدون تو میمیره ، دروغ میگه دلش جنس کویره

دروغ میگه تو گوش نده به حرفاش ، نگو هنوز میخوای بمونی باهاش

خیال نکن بدون اون میمیری ، بزار بره نباشه جون میگیری .

به حرمت آن شاخه ی گل سرخ که لای دفتر شعرم نشکفته خشکید !

به حرمت اشک ها و گریه های سوزناکم. نه تو حتی به التماس هایم هم اعتنا نکردی !

میبنی قصه به پایان رسیده است و من همچنان در خیال چشمان زیبای تو ام که ساده فریبم داد!

قصه به آخر رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم !

 

نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

دیشب در جاده های سکوت در ایستگاه عشق هر چه منتظر ماندم ، کسی برای لمس تنهاییم توقف نکرد و من تنهاتر از همیشه به خانه بر گشتم . . .

نوشته شده در تاريخ شنبه 27 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

جدایی شاه بی پایان عشق است

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

پاییز از زمستون غمگین تره چون بهارو ندیده،

ولی من از پاییز غمگین ترم ، چون خیلی وقته تو رو ندیدم

شیشه دل را شکستن احتیاجش سنگ نیست

این شقایق با نگاهی سرد پرپر میشود

قلب من در هر زمان خواهان توست

این دو چشم عاشقم مهمان توست

گرچه لبریز از غمی درمانده ای

این نگاهم در پی در مان توست

در میان ظلمت شبهای غم

چلچراغ قلب من چشمان توست

در کنارم لحظهاای آسوده باش

همدم دستان من داستان توست

سكوت رامیپذیرم اگربدانم روزی باتو

سخن خواهم گفت تیره بختی رامیپذیرم

اگربدانم روزی چشمان توراخواهم سرود

مرگ رامیپذیرم اگربدانم

روزی توخواهی فهمیدكه دوستت دارم

(دوست دارم فقط به خاطرخودت )

خواستم اسمتو گل بذارم،ترسیدم پژمرده شوی!

خواستم اسمتو خورشید بذارم،

ترسیدم غروب كنی!

اسمتو گذاشتم نفسم، كه اگه نباشی:نباشم*

كاش بودی تا دلم تنها نبود تا اسیر غصه فردا نبود


كاش بودی تا فقط باور كنی بی تو هركز زندكی زیبا نبود.


شایدآن روزكه سهراب نوشت : تا شقایق هست زندگی بایدكرد

خبری ازدل پر دردگل یاس نداشت،

باید این گونه نوشت

هرگلی هم باشی

چه شقایق چه گل پیچك و یاس زندگی اجبار است.

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |


قلب من در هر زمان خواهان توست

این دو چشم عاشقم مهمان توست

گرچه لبریز از غمی درمانده ای

این نگاهم در پی در مان توست

در میان ظلمت شبهای غم

چلچراغ قلب من چشمان توست

در کنارم لحظهاای آسوده باش

همدم دستان من داستان توست

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

 

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

وقتی عشقتوازدست بدی ونتونی باهاش باشیوتنهاآرزوت برگشتنشه ولی میدونی که دیگه امکانش نیست تنهاراه کارتنهابودن که باعث میشه هیچوقت ازیادنبریش بخاطرش زندگی کنی تایه روزی بری پیشش

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

 

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

 

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

از دوريت چه دارم؟غيراز دلي شكسته ذهني هميشه ابری فكری هميشه خسته

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, توسط alireza |


 

خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است.

خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ... خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد !
خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری ... خیانت میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد ! 

نوشته شده در تاريخ جمعه 26 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

امشب از اون شبهاست که من، دوباره دیوونه بشم
تو مستی و بی خبری اسیر میخونه بشم
امشب از اون شبهاست که من، دلم می خواد داد بزنم
تو شهر این غریبه ها دردم رو فریاد بزنم

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, توسط alireza |

 من تو را دوست دارم                                   

و تو دیگری را                  

     و دیگری دیگری را

                                     و در این میان همه تنهاییم...

 

 

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, توسط ♥ღپیمانღ♥ |

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

ای کاش احساسم گلی می بود ، میریخت عطرش را به دامانت
یا مثل یک پروانه پر میزد ، رقصان به روی طاق ایوانت

ای کاش احساسم کبوتر بود ، بر بام قلبت آشیان میکرد
از دست تو یک دانه برمیچید ، عشقی به قلبت میهمان میکرد

ای کاش احساسم درختی بود ، تو در پناه سایه اش بودی
یا مثل شمعی در شبت میسوخت ، تو مست در میخانه اش بودی

ای کاش احساسم صدایی داشت ، از حال و روزش با تو دم میزد
مثل هزاران دانه برفی ، سرما به جان دشت غم میزد

ای کاش احساسم هویدا بود ، در بستر قلبم نمی آسود
یا در سیاهی دو چشمانم ، خاموش نمیگشت و نمی آلود

ای کاش احساسم قلم میگشت ، تا در نهایت جمله ای میشد
یعنی که "دوستت دارم"ی میگشت ، تا معنی احساس من میشد !

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

هم دعا کن گره از کار تو بگشاید عشق
هم دعا کن گره تازه نیافزاید عشق

قایقی در طلب موج به دریا پیوست
باید از مرگ نترسید ، اگر باید عشق

عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم
شاید این بوسه به نفرت برسد ، شاید عشق

شمع روشن شد و پروانه در آتش گل کرد
می توان سوخت اگر امر بفرماید عشق

پیله رنج من ، ابریشم پیراهن شد
شمع حق داشت ، به پروانه نمی آید عشق !

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 


غم نگاه آخرت تو لحظه ی خدافظی
گریه ی بی وقفه ی من تو اون روزای کاغذی

قول داده بودیم ما به هم که تن ندیم به روزگار
چه بی دووم بود قولمون جدا شدیم آخرکار

تو حسرت نبودنت من با خیالتم خوشم
با رفتنم از این دیار آرزوهامو میکشم

کوله بارم پره حسرت ، تو دلم یه دنیا درده
مثل آواره ای تنهام ، تو خیابونی که سرده

تا خیالت به سرم میزنه گریم میگیره
آروم آروم دل تنگم داره بی تو میمیره

 

تصاویر زیباسازی نایت اسکین

 

حس می کنم ، حسم به تو حسی نو است
حسم برای حس تو ، شعری نو است
حس می کنم ، حس کرده ای احساس من
احساس حسم حاسد و جنسی نو است
حدسی بزن ، حسم حسود حس کسیت
احساس تو بر حس من ، حدسی نو است
در حس تو ، احساس من محسوس شد
احساس کن حس مرا ، حسی نو است
سحری بکن ای ساحر احساس من
هر حس تو نسبت من ، سحری نو است
مبحوس گشت احساس من از حس تو
حساس کن احساس خود ، فصلی نو است !!!

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

ممنونم ازنویسندگان عزیزبخصوص علیرضاوپیمان که مطالبشون زیباودلنشین هست برای تشکرازشمانمیدونم بایدچه کاری انجام بدم ولی امیدوارم سلامت باشین وازتمامی دوستانی که به وبلاگ مامیان میخوام برای سلامتی شماصلوات بفرستن بازم ممنونم

مدیروبلاگ:ویداتوحیدی

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

سلام به نویسندگان گرامی لطفامطالبی که میگذاریدبااندازه12 یا16 باشه ممنونم ازهمکاریتون من چن روزی نیستم اگرکاری داشتین بامدیردوم اینجایعنی پیمان صحبت کنین هردرخواستی دارین بگین تادربارش مشورت بشه ممنونم ازمطالبتون واقعاعالی هستن

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, توسط alireza |

 




*میخوامت بی نهایت من *

 دلم پیش تو جامونده * میخوامت بی نهایت


 میخوامت دنیا تا دنیاست * از اینجا تا قیامت
 
نمیخوام جز تو چیزی من * تو ای یاقوت و الماسم 

 برای قلب غمگینم * تو هستی عشق و احساسم 

 از اون وقتی که رفتی تو * تو چشمام گریه مهمونه 
 
پرم از بوی دلتنگی * همه دنیا یه زندونه 
 
از اون وقتی که رفتی تو * شده دنیا قفس انگار 

 مثل قمریه سرخورده *شدم از زندگی بیزار 

 هنوزعکس قشنگ تو * تو قاب روی دیواره 

 هنوزهم دل پر حسرت * تو فکر روز دیداره 
 
نمیدونی چه دلتنگم * نمیدونی چه دلگیرم 

 تمومه کار دل بی تو * نیایی بی تو میمیرم



عشق اول، مهربونم، سرتو بذار رو شونم 

 عشق اول، مهربونم، چتر موهات سایه بونم 

 عشق اول، نازنینم، دستتو بذار تو دستام 

 عشق اول، بهترینم، بوی تو داره نفس هام 

 عشق اول، عشق آخر، اگه امشب در کنارم تورو دارم 

 تورو دارم؟ پس چرا چشم انتطارم؟ 

 عشق اول، عشق آخر، نکنه خوابم دوباره 

 نکنه تنهام بذاری، بشه قلبم پاره پاره 

 نکنه هنوز نگفتم که چقدر عاشقت هستم 

 نکنه هرگز ندونی که تورو من میپرستم 

 نکنه هرگز ندونم راز اون ناز نگاتو 

 نکنه هرگز نخونم، شعر غمگین چشاتو
 
 
بقیه ادامه مطلب

 



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, توسط alireza |

 

دیگه دارم از دستش دیوونه میشم!اصلا انگار نه انگار که من هستم! اگه دستم بهش برسه                                      

                                           تیکه تیکه ش میکنم.

 

 

                                 اگه من این کارو باهاش بکنم چیکار میکنه هان؟!

 

                                                                          تلافی دیشب  سرت در میارم

 

 

   

 

 
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, توسط ♥ღپیمانღ♥ |

تصاویر زیباسازی نایت اسکین


یاد اون روزا که شروع آشنائی بود ..شروع آشنائی همیشه جالبه ولی زود گذره ...

گفتمش : دل می خری ؟

برسید چند؟

گفتمش : دل مال تو، تنها بخند !

خنده کرد و دل زدستانم ربود

تا به خود باز آمدم او رفته بود

دل ز دستش روی خاک افتاده بود

جای بایش روی دل جا مانده بود ......


اما همیشه هر شروعی پابانی هم داره .. پایان تلخی که هر روزش بد تر از مرگه ولی با گذشت زمان اون تلخی هم برات طعم شیرینی داره ،


می روم خسته و افسرده و زار

سوی منزلگه ويرانه خويش

بخدا می برم از شهر شما

دل شوريده و ديوانه خويش

می برم، تا كه در آن نقطه دور

شستشويش دهم از رنگ گناه

شستشويش دهم از لكه عشق

زينهمه خواهش بيجا و تباه

همه چیز تموم میشه و سه تا چیر باقی میمونه

تجربه و خاطره و گذر عم
ر





وقتی به گذر عمرم نگاه میکنم می بینم که ..... کاش هنوز 15 سالم بود تا اشتباهاتم رو تکرار نمی کردم ولی اینم می دونم 5-6 ساله دیگه هم به میگم کاش 25 سالم بود تا اشتبا......
سالهاس که سنگینی گذر ثانیه ها روی دوشم حس میکنم



وقتی به خودم فکر میکنم می بینم این ترانه ابی چقدر باهام صادقه

مثله پروانه ای در مشت
چه آسون میشه ما رو کشت




اما خیلی وقته تصمیم گرفتم که به راحتی کشته نشم .

به خاطره همین دیگه بوم خاطراتم رو روبروی نقاش نمی ذارم
تا به آرامی آغاز به مردنم کنم .

تصاویر زیباسازی نایت اسکین

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, توسط ♥ღپیمانღ♥ |

یک شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستش کرده بود

سجده ای زد بر لب درگاه او

پر زلیلا شد دل پر آه او

گفت یا رب از چه خوارم کرده ای

بر صلیب عشق دارم کرده ای

جام لیلا را به دستم داده ای

وندر این بازی شکستم داده ای

نشتر عشقش به جانم می زنی

دردم از لیلاست آنم می زنی

خسته ام زین عشق، دل خونم مکن

من که مجنونم تو مجنونم مکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم

این تو و لیلای تو ... من نیستم

گفت: ای دیوانه لیلایت منم

در رگ پیدا و پنهانت منم

سال ها با جور لیلا ساختی

من کنارت بودم و نشناختی

عشق لیلا در دلت انداختم

صد قمار عشق یک جا باختم

کردمت آوارهء صحرا نشد

گفتم عاقل می شوی اما نشد

سوختم در حسرت یک یا ربت

غیر لیلا برنیامد از لبت

روز و شب او را صدا کردی ولی

دیدم امشب با منی گفتم بلی

مطمئن بودم به من سرمیزنی

در حریم خانه ام در میزنی

حال این لیلا که خوارت کرده بود

درس عشقش بیقرارت کرده بود

مرد راهش باش تا شاهت کنم

صد چو لیلا کشته در راهت کنم.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, توسط alireza |

 

 

     اگه  یکی رو دیدی  که  وقتی داری  رد  می شی  بر میگرده   و نگات   میکنه  بدون

                                                   براش  مهمی

        اگه یکی رو دیدی که وقتی داری می افتی بر میگرده و با عجله می یاد سمت                    

                                               تو بدون براش عزیزی

                                                                 

     اگه  یکی  رو  دیدی  که  وقتی  داری  می خندی  بر میگرده  و نگات  می کنه  بدون            

                                                          واسش قشنگی

   

            اگه یکی رو دیدی که وقتی داری گریه می کنی بر میگرده می یاد باهات اشک میریزه      

                                                          بدون دوست داره

 

        اگه یکی رو  دیدی  که  وقتی داری  با  یه  نفر  دیگه  حرف  میزنی  ترکت  می کنه  

                                                     

                                                            بدون  عاشقته

                       

           اگه  یکی  رو  دیدی  که   وقتی   داری   ترکش  می کنی   فقط    سکوت  می کنه          

                                                             بدون   دیوونته

               اگه   یکی   رو  دیدی   که   از  نبودنت     داغون    شده    بدون   که   براش    

 

                                                              همه   چی   بودی

             

   اگه یکی  رو  دیدی  که   یه   روز   از   بی تو   بودن   می ناله  بدون   که   بدون                                                                    

                                                        تو  می میره

                اگه   یکی   رو  دیدی   که  بعد   از  رفتنت   لباس   سفید   پوشیده   بدون  که 

   

                                                         بدونه   تو   مرده

    اگه یه روز دیدیش که یه گوشه افتاده و یه پارچه سفید روش کشیدن بدون 

                                                               واسه                              

                                                                                خاطر  تو   مرده

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, توسط سارا |

 


هر گز ندیدم بر لبی لبخند زیبای تو را هر گز نمی گیرد کسی در قلب من جای تو را

 

غیر از غم عشق تو ندارم , غم دیگر شادم که جز این نیست مرا همدم دیگر

 

عشق کلید شهر قلب است به شرط آنکه قفل دلت هرز نباشد که با هر کلیدی باز شود

 

portrait to friends

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, توسط سارا |

 

 

ای عشق، شکسته ایم، مشکن ما را

 

 

اینگونه به خاک ره میفکن ما را

 

 

ما در تو به چشم دوستی می بینیم

ای دوست مبین به چشم دشمن ما را

 

photos to romantic woman

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, توسط سارا |


سهم من از دوری تو چیزی جز دلتنگی به اندازه دریاها

نگاهی تاریک همچون شب های بدون مهتاب

و لحظه هایی که ثانیه به ثانیه میگذرند نیست

پس ای دوست بشنو صدای دلتنگی مرا

 

passion of romantic woman

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 خرداد 1391برچسب:, توسط سارا |

دوست دارم!

چون ديگررهگذري ازکوچه پس کوچه هاي شهرم نميگذردتاسرگرداني مراببيند

چون انتهارانميبينم تابراي رسيدن به آن اشتياقي داشته باشم شب رادوست دارم

چون ديگرهيچ عابري اشک هاي يخ زده ام رانمي بيند

شب رادوست دارم:چراکه اولين بارتورادرشب يافتم ازشب ميترسم

تورا درشب ازدست دادم ازشب متنفرم

به اندازه تمام عشق هاي دروغين باآفتاب قهرم

چراشبهابه ديدارم نمي آيد

of time reflection


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, توسط alireza |

 

 

                        اینجا حریم من است...


 


 
حریم قلب کوچکم...

 

 
قفس تنهایی من...

 

 
و حرفهایه نگفته ام...

 

 
من در این قفس به معنای عشق رسیده ام...

 

 
و در این سکوت اشک ریخته ام...

 

 
و به تنهایی خویش اعتراف میکنم ...

 

 
کسی دلش برایم نسوزد...

 

 
من این قفس را دوست دارم و تنهایم را...

 

 
و حال این بزرگترین سرمایه من است...

 

 
که عشق را در این قفس به تماشا نشسته ام ...

 

 

 




میخواهم برایــت تنهــــایی را معنــی کنم !

 

در شهر کنار خیابانی ایستاده ای هوایی سرد صدای همهمه مردم

 

سیگار سیگار انتظـار....

 

به خودت می آیی....

 

یادت می آید نه کســی است که از راه بی آید....

 

نه دستی که بازوهایت را بگیرد.....

 

نه صدایی که میان این همهمه ها اسمت را صدا کند....!






 
تنهــــــــــــــــا شدم

 

 
آنقدر كه انگار نه انگار

 

 
با آينه آراسته ام دور و برم را

 

 
...



 

 

 

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

باران را دوست دارم
بی دلیل
بی منطق
بدون اختیار
دیوانه وار
مثل تو لعنتی.........

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, توسط alireza |

روز اول اشنایی وقنی که دیدمش بهش گفتم دوستت دارم اون گفت من هم همین طور اما اون یکی دیگه رو دوست

داشت                                                                                                                                                      

دیگه دیوونه شدم اون بی معرفت واسه همیشه رفت دیگه به خودم گفتم هیچ چیزی بد تر از عشق وعاشقی

 

نیست خدای من چه روزی بود واقعاشکست عشقی خورده بودم دیگه از زندگی سیر شدم اما یکی دیگه رو پیدا کردم


اون واقعا منو دوست داشت ومن بهش میگم زندگیمو مدیونتم تو زندگیمو بهم بخشیدی اون همیشه به من میگه


عاشقتم من هم عاشقشم حتی جونمو واسش فدا میکنم واقعا عشق اولم خیلی بی معرفت بود f میخوام بگم در کنارت ارومم

 

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

چقدرسکوت کنم (هرچه میگویی هیچ نگویم)

چقدرنبینم(هرچه خیانت کردی رانبینم)

چقدرتب نکنم(چقدرتب نکنم ازعشق دیگری)

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

دیروزبدترین روززندگیم بودکسی که بخاطرش عذاب کشیدم بخاطرش ازهمه رونده شدم بهم گفت که یه احمقم یه احمق که عاشقش شدم وقتی اومد پیشم دوست داشتم بزنمش ولی رفتم رفتم وندیدمش همه ی دوستام بهم گفتن که گفته بهت بگیم دوست داشتن توبه دردش نمیخوره دست ازسرش بردارخیلی داغون شدم دلم میخواست دادبزنم بغضم گرفته بودسرامتحان همش فک میکردم فک کنم ردبشم دعاکنین برام اگه ردشم دیگه مدرسه نمیرم بابام نمیذاره برم برام دعاکنین

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

I love all the stars in the sky, but they are

nothing compared to the ones in your eyes

من تمام ستاره های آسمون رو دوست دارم ولی

اونا در مقایسه با ستاره ای که در چشمان تو

میدرخشه هیچند !

Can I say I love you today?

If not, can I ask you again tomorrow?

And the day after tomorrow?

And the day after that?

Coz I’ll be loving you every single day of my life.

میتونم  امروز بهت بگم دوستت دارم ؟؟اگه نه ..میتونم فردا بهت بگم یا پس فردا؟؟یا

روزهای بعد؟؟

واسه این که من هر روز از زندگیم تو رو دوست دارم

Don’t go for looks , they can deceive

Don’t go for wealth , even that fades away

Go for sum1 who makes u , smile becoz only a smile makes

a dark day seem bright

دنبال نگاه ها نرو ، ممکنه فریبت بدن

دنبال ثروت نرو ، چون حتی ثروت هم یه روزی نا پدید میشه

دنبال کسی برو که باعث میشه لبخند بزنی ، چون فقط یه لبخنده که میتونه

باعث بشه یه روز خیلی تاریک، کاملا روشن به نظر بیاد

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, توسط ویدا |

مثل کبریت کشیدن در باد

دیدنت دشوار است

من که به معجزه عشق تو ایمان دارم

می‌کشم آخرین دانه کبریتم را در باد

هر چه باداباد

سال‌ها پیش از کنار دریا عبور کردی

اما امواج

هنوز برای دیدن جا پایت

تا ساحل می‌روند و برمی‌گردند

وقتی گلدان شکست

مادرم گفت: حیف بود

پدرم گفت: قشنگ بود

خواهرم گفت: مال من بود

مادربزرگ گفت: دوستش داشتم

ولی وقتی دلم شکست

همه سکوت کردند

همیشه رفتن، رسیدن نیست

اما برای رسیدن باید رفت

حتی اگر تمامی کوچه‌های زمین بن‌بست باشد

راه آسمان باز است

 

 

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, توسط ♥ღپیمانღ♥ |

6


ای که تو با چشمهای نازت ، دیوانه کردی قلبم را ، نگاهی هم به قلب من بینداز
ای که تو با ناز نگاهت ، دیوانه کردی چشمانم را ، حس کن هوای نفسهایم را …
ای که تو با دستان گرمت ، به آتش کشیدی دستان سردم را ، مرا  در میان خودت بگیر ، مرا بسپار به آغوشت ، رهایم کن ، از همه چیز خلاصم کن، بگذار لحظه ای رویایی شوم…

 

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 23 خرداد 1391برچسب:, توسط ♥ღپیمانღ♥ |


منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم

در چشمانت خیره شوم

دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم

منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم

سر رو شونه هایت بگذارم….از عشق تو…..

از داشتن تو…اشک شوق ریزم

منتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرم

بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم

وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم

اری من تورا دوست دارم

وعاشقانه تو را می ستایم

 

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.